حریر دل♥ ♥ ♥

گهگاهی سفری کن به حوالی دلت شایداز جانب ما خاطره ای منتظر لمس نگاهت باشد

حریر دل♥ ♥ ♥

گهگاهی سفری کن به حوالی دلت شایداز جانب ما خاطره ای منتظر لمس نگاهت باشد

                  

 

نیم روزِ دیگری  از عمرِ من گذشت ....

و این صفحه ی سفید .. پناهِ دوباره ی من است ....

در فرار از خستگیهایم .. باز هم دست به دامانِ نوشتن شده ام ....

می خواهم بنویسم ... باران

می خواهم بنویسم ... دریا

می خواهم بنویسم .. رویا

و نفسی عمیق تر بکشم ....

نیم روزی دگر مانده است هنوز ....

می خواهم .. از عصر و شبم .. تصویرِ بهتری بکشم ...

خستگی .. عجیب خسته می کند مرا ...

می خواهم دور شوم از هر حسی که خسته می کند تن و جانم را

خدایا .... کنارم باش .... جُم نخور از کنارِ دلم

با این حس .... حتما لبخند خواهم زد به رویِ زندگی ام

 

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد