ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
31 |
خاطرهی تو کوچه ی احساس مرا پُر می
کند
و
زمان زمزمه ی قلب توست برای من .کاش پنجره ات را رو به خیالم باز می
کردی
تا
من در نگاهت پرواز کنم. . .
یه سوتی خیلی افتضاحی امروز پرونـدم ! کلی خودم خندیدم ! با خواهری بیرون بودیم ! از ماشین که پیاده شدم بعد چند دقیقه زنگ زده داشتیم حرف میزدیم که بهش میگم خواهری فک کنم گوشیم تو ماشینت جا مونده ! بعد ساکت موند ! گفت از دست رفتی ! حواست کجاست ! تو الان با چی داری حرف میزنی ! منو میگی مُردم از خنده ! یه وقتایی وقتی حواسم جم نباشه ٬ نمیفهمم دارم چیکار میکنم و اصن چی میگم !