حریر دل♥ ♥ ♥

گهگاهی سفری کن به حوالی دلت شایداز جانب ما خاطره ای منتظر لمس نگاهت باشد

حریر دل♥ ♥ ♥

گهگاهی سفری کن به حوالی دلت شایداز جانب ما خاطره ای منتظر لمس نگاهت باشد

خدایا بگیر از دل ها .. خستگی .. غم ها .. بگیر از دلها هر چه غصه یا سرما


 

با من ( آمین ) بگو .. ای دلِ من .. 

تا .. در دنیایِ کوچکمان .. لبخندِ بزرگی بزنیم .. 

لبخندی به بزرگیِ آسمانی که بینهایتش را .. خیلی خیلی دوس دارم ..

باز کن پنجره را .. تازه کن هوایِ دلت


 

(نگاه) ... این پنجره یِ قشنگِ دل

حیف است اگر که باز شود ..  به رویِ هر چه غیرِ قشنگ

حیف است اگر که به غیر از باغِ عاطفه هایِ دلپذیر 

سویِ دگر نظر کنیم 

حیف است اگر دلی را که می شود پُر زِخنده کرد

لبریزِ خستگی یا که غم کنیم

گل باش .. تا همنشینِ قشنگی برایِ زندگی باشی


 

گل باش .. نرم و لطیف .. تو نترس .. از بادِ ویرانگر 

گل باش .. معطر و خوش بو .. تو نترس .. از دو دستِ غارتگر 

گل باش .. همنشینِ باران و ترانه و گنجیشک .. تو نترس از چرخِ  بازیگر