حریر دل♥ ♥ ♥

گهگاهی سفری کن به حوالی دلت شایداز جانب ما خاطره ای منتظر لمس نگاهت باشد

حریر دل♥ ♥ ♥

گهگاهی سفری کن به حوالی دلت شایداز جانب ما خاطره ای منتظر لمس نگاهت باشد


 

 

 

( تا همیشه عاشق باش دلِ من  ) ..

که بی عشق .. نفس کشیدن سخته ..

که بی عشق .. تفاوتِ رنگها را نمی فهمی ..

که بی عشق .. محال است لذت ببری از صدایِ گنجشکان ..

یا  که لبریز شوی  از حسِ قشنگِ  باران ..

یا که  لبخند بزنی به رویِ رقصِ دلبرانه یِ بید .. با سازِ عاشقانه یِ باد ..

 

با  قطره هایِ زلالِ عشق .. می شود  باران شد

با قطره هایِ زلالِ عشق .. میشود سیراب کرد یا که سیراب  شد

با  قطره هایِ زلالِ عشق .. می شود مطهر شد

با قطره هایِ زلالِ عشق .. می شود خندید

با قطره هایِ  زلالِ عشق .. حتی می شود .. عاشقِ غم ها شد ..


باز هم جمعه مانده و من و یک دلِ غمگین

باز هم جمعه مانده و من و یک غمِ سنگین

اما باااااااااز هم شکر. بسیاااااااااار در بسیااااااااااااار شکر می کنم تو را ..

لطفا مشو یک لحظه  هم از بندگان خود .. جدا  ..

با اینکه آخرش  نفهمیدم حکمتِ آفرینش و مرگت را ..

دلخوشم به این نفسی که همین الان .. دارم عاشقانه می کشم ..

و به این نتیجه رسیدم که زندگی .. ( همین یک نفس است ) ..

همین یک نفسِ عاشقانه ای که می کشد دلم .. ( مرا بس است ) ..

خدایا کمی باران مرا بس است .. بر من و لحظه هایِ دلم .. چرا نمی ب


 

خدایا کمی باران مرا بس است

تا که گرم کند .. وجودِ سردم را

کمی باران مرا بس است

تا که قطره هایِ آسمانِ تو

تن پوشِ تنِ لُختِ لحظه هایم بشود

خدایا کمی باران مرا بس است

تا حس کنم تمامِ ابرهایِ آسمانِ تو

تختی از حریرِ احساسند

که می توان سر بر بالشِ نرمشان گذاشت

و تا ابد .. در خوابی دلنشین و شاد .. خوابهایِ شادمانه دید

خدایا ..

کمی ..

باران ..

مرا بس است ..

بر آسمانِ دلم .. پس چرا .. نمی باری ؟؟