حریر دل♥ ♥ ♥

گهگاهی سفری کن به حوالی دلت شایداز جانب ما خاطره ای منتظر لمس نگاهت باشد

حریر دل♥ ♥ ♥

گهگاهی سفری کن به حوالی دلت شایداز جانب ما خاطره ای منتظر لمس نگاهت باشد

امروزم دلانه است .. زیر باران .. با حسی .. شبیه حسِ خواستنت

             

امروز .. با باران همراه خواهم شد .. در دشتی به نامِ زندگی

جاری در میانِ روزگارِ گرم و تَف زده ..

به این امید .. که دلم .. دوباره رنگی از تازگی گیرد

به این امید .. که دوباره .. نغمه سر دهد در کنارِ نغمه یِ باران

و دل .. به دلِ قطره ها بدهد ..

امروز با پاهایِ برهنه یِ خیالم ..

تمامیِ فاصله ها را از خودم تا تو .. طی خواهم کرد

و بوسه می زنم .. به گونه هایِ خیسِ دلت

امروز .. را با تو .. در زیرِ باران

دِلانه .. می خواهم

جایی که دستِ هیچ فاصله ای به ما نمی رسد

حتی دستِ تو .. حتی دستِ خودم

حتی دستِ سرنوشت

امروز تنها دستِ باران است که خیالِ مرا به خیالت پیوند می دهد

مرسی از قطره قطره اش

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد