حریر دل♥ ♥ ♥

گهگاهی سفری کن به حوالی دلت شایداز جانب ما خاطره ای منتظر لمس نگاهت باشد

حریر دل♥ ♥ ♥

گهگاهی سفری کن به حوالی دلت شایداز جانب ما خاطره ای منتظر لمس نگاهت باشد

حسی به نام اشک


گوشه ای از حیاطِ ذهنِ خود نشسته ام

پر از بغضی که باران نمی شود

سعی می کنم فکرای قشنگ بکنم

اما فکرم هزار جاست و جمع نمی شود

و من در آستانه ی حسی نشسته ام

به نامِ اشک .....

در جایی که .....

اشک هم .....

قرارِ دلِ بیقرارِ من نمی شود

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد